کلبه آسمونی من

ساخت وبلاگ
     یک ماه را در زیر پر های خدا روزه داری کردی و هر چه از خداخواستی را گرفتی ،و یک ماه را دست در دستان خدا نهادی و در زمین قدم نهادی ،یک ماه تمام خوشبختی ها و خوبی ها را از خدا گرفتی ، دریک ماه خدا همه ی کارهای زشت تو را فراموش کرد و از صفحه ی اعمال تو پاک کرد و به جای ان خوبی برایت گذاشت ، اما در عوض همه این چیز هایی را که خدا به تو داد فقط از تو یک چیز را خواست و آن هم این بود که این چند ماه باقی مانده تا سال را برگه ی اعمالت را سیاه نکنی از و خواست مهربان باشی و دست محروم را بگیری همان طور که او این کار را برای تو انجام داد از تو خواست همین طور چهره ات را زیبا ن کلبه آسمونی من...ادامه مطلب
ما را در سایت کلبه آسمونی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asemonyo بازدید : 28 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 8:42

درک می کنم : خداحافظی خیلی سخت است با ماهی که با آن خاطرات شیرین دارید ،خاطراتی که تمامی آنها برگ برگ زندگی شما را ورق می زند و درون دلهای زیبایتان کلبه ای رنگین می سازد ، اما دیگر چه بخواهی یا نه تمام شده و باید با آن تا یک سال دیگر خداحافظی کنی ،خداحافظ ای بهتین و زیباترین ماه مستان خدا خدانگهدار ای شوق پرواز بسوی الله خداحافظ ،امیدوارم سالهای دیگر در کنار تک تک مردم ایران زمینم این ماه شیرین را روزه بگیرم ...                                              کلبه آسمونی من...ادامه مطلب
ما را در سایت کلبه آسمونی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asemonyo بازدید : 64 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 8:42

                                   بابایی مهربان برای دخترکی غریب                                                                   تا جایی که یادم می آید ماه ضیافت و مهمانی خدابود، که در مسجد محل کودکی را دیدم درحال خرما پخش کرن، اون شب ،شب احیا بود ؛دخترک خیلی صورتش زخمی بود ،از ظاهرش می توانستم زندگی پر دردش رو ببینم، رفتم جلو و یک خرما برداشتم، وبه اوگفتم انشاء الله قبول باشه ؛دخترک سرش و انداخت پایین و اشک های روی گونه هاش رو پاک کرد ،و گفت کاش قبل از اتفاق افتادنش این خرما رو پخش می کردم، تا حد اقل یک ساعت دیرتراز پیش من می رفت ؛ با تعجب به دختر نگاهی انداختم و گف کلبه آسمونی من...ادامه مطلب
ما را در سایت کلبه آسمونی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asemonyo بازدید : 20 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 8:42

بریدن از معشوقی که تازه به او رسیده ای ، از دست دادن بهترین الماس زندگی ات برای گرفتن نور خورشید برای بهتر زندگی کردن چه کسی می تواند پاره ای از تنش را برای انجام امر الهی قربانی کند او چه نیلوفری را دارد که حاضر است برای بدست آوردنش غنچه اش را پرپر کند او با چه حسی در درونش خنجر در گلو ی طفلی می گذارد که برای گرفتن او از پروردگارش چندین سال صبر کرده است و چه شبها که با گریه در کنار سجاده شب را به پایان نرسانده حال چگونه می تواند او را به همین راحتی به خدا هدیه کند آری جز نبی خدا هیچ کس در اینامتحان دشوار نمره قبولی نمی گرفت هر که جای او بود شاید به خدایش به کلبه آسمونی من...ادامه مطلب
ما را در سایت کلبه آسمونی من دنبال می کنید

برچسب : زیبا ترین عشق,زیبا ترین عشق دنیا,زیبا ترین عشق بازی,زیباترین عشق من,زیباترین عشق ها,زیباترین داستان عشقی دنیا,زیباترین مرغ عشق,زیباترین جملات عشقی,زیباترین عکس عشقی,زیباترین شعر عشق, نویسنده : asemonyo بازدید : 61 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 8:42